آلوین راث


در مورد برندگان جایزه‌ی نوبل اقتصاد امسال مطلبی نوشتم که سرمقاله‌ی امروز دنیای اقتصاد شد.

پی‌نوشت ۱: یک نقل قول از آلوین راث در این سرمقاله چاپ نشد و در نتیجه عنوان آن کمی بی‌ربط شد. راث که خیلی زیاد در حال گفتگو با آدمهای مختلف در کافی‌شاپ‌هاست، در یکی از مصاحبه‌هایش در روز نوبل گفت که «نوشیدن قهوه بخش بزرگی از علم است» !

دربارهٔ Mohammad

I'm an economist. I will be a research fellow at the Becker-Friedman Institute of the University of Chicago starting July 2015. In summer 2016, I will join Stanford Graduate School of Business as an Assistant Professor of Economics.
این نوشته در عمومی ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

7 پاسخ برای آلوین راث

  1. Abbas :گفت

    نوشته خوب و روانی بود !

  2. سرجوخه :گفت

    قبل از هر چیزی بگم که ایول، چه وبلاگ خوبی و این صحبت ها
    چیزی که می خوام بگم سلیقه است، انتظار ندارم هم سلیقه من باشی، چون اگر بودی نیازی نبود به گفتن این مطلب،
    واژه سلیقه رو به این دلیل روش تاکید می کنم که وقتی صحبت از سلیقه میشه دیگه درست و غلط معنا نداره، نیازی نیس حتما یکی از ما اشتباه کنه. حالا اصل مطلب:
    واژه استنفورد رو چه تو اینجا، چه تو بلاگفات، و چه تو فیس بوکت که سرچ کنی، به طور متوسط در هر پست بهش اشاره شده، خوب طبیعی هم هستش، در یکی از تاپ فایو های دنیا داری اقتصاد می خونی و طبیعیه اگه بخوای وبلاگ اقتصادی بزنی هم گاه به گاه بهش اشاره کنی، (اگر در وبلاگت از زندگی شخصیت می نوشتی احتمالا کمتر این واژه بود)
    حالا چیزی که من می خوام بگم اینه که نیازی به این همه اشاره نیست، تو همون صفحه درباره من ات هم که باشه کفایت می کنه. چرا همچین چیزی رو میگم؟ به واقع چرا میگم اگر نباشه بهتره؟ (به سلیقه من البته:)
    به دو دلیل
    – واسه اینکه ملت قبول کنن نوشته هاتو، یا اعتبار واست قائل باشن، (که وقتی راجع به یه موضوعی می نویسی بالای 90 درصد احتمال بدن که چرت ننوشته) نیازی به وجود این واژه نیست، من واسه اینکه بدونم دو دو تا چهار تای تو درسته، نیازی نیست که بدونم از کجا دکترای ریاضیتو گرفتی. (الان داری می گی که من به هیچ وجه به خاطر اینکه اعتبار نوشته ام بره بالا همچین کاری نکردم، اکی من هم قبول می کنم، اساسا آدمی که در استنفورد و در اون محیط زندگی می کنه، وارسته تر ازین حرفاست، قبول، ولی مهم اینه که چه برداشتی بشه ازش، مهم فقط نیست تو نیست که)
    – نیازی به اشاره به این دلیل نیست (شبیه همین دلیل اوله)

    دست آخر اینکه یه سر به اینجا بزن:
    http://9133.blogspot.ca/
    البته احتمالا می خونیش
    ولی این وبلاگ به تو شبیهه ازین جهت که اونم در مورد اقتصاد و البته چیز هایی فراتر از اقتصاد می نویسه (و البته تخصصی تر از تو، به این معنا که هر کسی نوشته هاشو نمی خونه چون طولانیه و زیاد ارجاع می ده) اما تا همین آخرین پستش نه صحبتی از جایی که درس می خونه می کرد، نه اینکه کی هستش، نه چی ….

    دو تا نکته:

    1- من مقایسه ای بین وبلاگ تو و این وبلاگ نکردم؛ در اقتصاد هم صاحب نظر نیستم که بخوام نظری بدم
    2- می دونم هر کسی سبک نوشتن خودشو داره، سبک تو با سبک این آدم فرق می کنه، این آدم در وهله اول ناشناسه و دوست داره ناشناس بمونه، در حالیکه بخش خوبی از خواننده های تو دوستای دوران برق شریف و استنفوردت هستند (نگفتم بیشترشون، گفتم بخش خوبی)
    3- من نگفتم تو هم ناشناس باش (امکان نداره با این ویدئو ها و … آدم ناشناس بمونه، ولی می گم شاید بشه که کمتر تاکید کنی رو استنفورد)
    دست آخر اینکه، باز هم تاکید می کنم، سلیقه و سبکه که متفاوته، من خودم به شخصه سبک دوم (سبک این بابا که گفتم) رو بیشتر می پسندم. اما بهر حال بد نیست آدم از سبک های دیگه هم بدونه.

    نمی دونم چقد تونستم منظورمو برسونم.
    سخن آخر، وبلاگت خوبه، ادامه بده

    • محمد :گفت

      سلام. ممنون از کامنتت. من با حرفت به یک معنی موافق نیستم اما به یک معنی موافق و متشکرم.

      موافق نبودنم به این معنیه که اولا در میزان فراوانی اون کلیدواژه در بلاگ یا فیس‌بوک خیلی اغراق کردی – گفتی متوسط هر نوشته یکبار اما شاید میانگین کمتر از هر ۵ نوشته یکبار باشه – و دومین دلیل اینکه من به صورت خودآگاه اصلن قصد چنین کاری نداشتم. حتی تا الان فکر نمی‌کردم حرفهایی که می‌زنم از برند اینجا برای تایید کمک گرفته باشه چون اکثرن بر اساس یک منبع مشخص مثل یک مقاله یا کتاب ان. البته ممکنه ناخودآگاه چنین اتفاقی رخ داده باشه اما وقتی تو در یک محیط فیزیکی زندگی می‌کنی و بخشی از به‌روزشدن‌های بلاگ یا فیس‌بوکت به زندگی و احوالاتت برمی‌گرده، خب طبیعتن این اتفاق رخ می‌ده که چنین کلیدواژه‌ای دیده می‌شه.

      اما باهات موافقم به این دلیل که به هر حال – مستقل از اینکه واقعن چی بوده داستان – تو به عنوان یک مخاطب چنین برداشتی از نوشته‌های من داشتی. (من با تو هم‌سلیقه‌ام که لزومی نداره برای تایید یک نوشته از نام یک دانشگاه استفاده کرد.) دیگه حتی اگر این برداشت اشتباه باشه باز هم من در حد خوبی مقصرم که چنین برداشتی پدید اومده. بنابراین متشکرم که گفتی این حرفت رو – خیلی مهم بود – و من سعی می‌کنم خودآگاهانه حواسم باشه که از چنین بازتابی، اگر اشتباه است جلوگیری کنم و اگر هم درست است، خودم رو اصلاح کنم. فخرفروشی به برندی که در اون هستی اصلن صفت اخلاقیه جالبی نیست و حتی اگر تو چنین برداشتی نکرده باشی، ممکنه افراد دیگه‌ای با دیدن چنین نشونه‌هایی چنین دریافتی کنن.

  3. سرجوخه :گفت

    و یک نکته دیگه، 90 درصد احتمال می دم اصلا متوجه منظورم نشده باشی
    بهتر بگم متوجه شدی، ولی اساسا درک نمی کنی که چرا همچین نظری دارم
    البته امید وارم درک کنی:))
    ولی اگر هم درک نکنی کاملا طبیعیه، لاقل من درک نکردنت رو درک می کنم، شاید بخاطر تاثیر محیط باشه یا هر چیز دیگه ای، یا اصلا شاید همین تفاوت سلیقه باشه.

    • محمد :گفت

      بحث سلیقه‌ات رو فکر می‌کنم می فهمم. در بلاگی که لینکش رو دادی یا حتی خودت تا حد خوبی نویسنده در شروع معلوم نیست کیه. انگار باید یه مدت اینجاها بیای و بری که بفهمی کی به کیه. من به وضوح در این مورد سلیقه‌ام متفاوته. هرجایی می‌رم اول سعی می‌کنم ببینم کی داره می‌نویسه یا صفحه درباره‌ی ما داره یا نه. اگرم پیدا نکنم بعیده بخونم مگر اینکه از طرف کسی توصیه شده باشه. علتش هم مشخصه. دنیای اینترنت انقدر بزرگ شده که وقت برای خوندن بسیار کمه. مجبوری ماکزیمم لایکلیهود بزنی روی جاهایی که احتمالا چیزای بهتری مینویسن و بعد در بین اونها بر اساس چیزی که مینویسن قضاوت کنی. البته همیشه معرفی دوستان نزدیک یا دور هم میتونه اثرگذار باشه.

      • سرجوخه :گفت

        خوشحالم ازینکه حرف همو فهمیدیم، دلیل این خوشحالی اینه که در خیلی از موارد دیگه این گفت و گوی ساده به (دوس نداری نخون!) از طرف نویسنده و (برو بابا مگه نوبرشو آوردی؟) از طرف کامنت دهنده ختم میشه، که اینجا نشد.
        شاد و پیروز باشی

  4. مریم :گفت

    سلام! بر شما هم مبارک باشد! فکر می کنم قبلا پیش بینی ش رو هم کرده بودید در وبلاگ تون. 🙂 خیلی خوشحال شدم

برای Abbas پاسخی بگذارید لغو پاسخ

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s